صلح طلب یا جنگ بلد ؟

صلح طلب واقعی صلحی که درونش دارد را به رایگان به کهکشان ارزانی میدارد ، اما آنکه صلح می‌فروشد ، پیمانهای سست می‌بندد و واقعیت را نمی‌پذیرد و سعی در تغییر آنچه هست دارد اما در انتها شکست خواهد خورد چرا که هدف نهانش جنگ بوده و آشوب و تغییر ، و نه هر تغییری ، که تغییر خواب چنلن شکفتن لاله در پنجه‌ی آفتاب به خودی خود رخ خواهد داد اما آنها می‌خواهند که نرگسی ها را پر پر ببینند، پس چکمه میفروشند و نیزه و می‌گویند برای ماهیگیری تعلیمشان دهیم ، چون فصل صید میرسه جلی شمار به غارت میروند و جای صید سر آدمی می‌برند. ترامپ چنین است. نتانیاهو چنین است. همان که میدانید هم چنین است ، همه آنها که شعار صلح می‌دهند چنینند ، مصلح شعار نمیدهد. عمل میکند ، و نمی‌گوید ببینید عملم را که عمل خود مشهود است و احتیاج به سخن ندارد. آنکه سخن فراوان میراند نیک میداند آنچه میخواهد با آنچه مینماید زمین تا کران تفاوت دارد ، می‌گویدت برو و میخواهد بیا. می‌گوید برو چون اگر بگوید بیا میگویی چرا آیم؟ آمدنم چه سودش دارد؟ پس میروم که وقت رفتن است و من در استفاده ام.می‌گوید برو ، چند قدم دور میشوی ، میبینی صدایت نمیکند ، نمیخواندت ، مصمم نیستی بری یا بمانی. میگویی گفت رو ، کجا روم ؟ چرا روم؟ مانم تا بدانم چه پنهان است و مجهول خود را در این محبوب بیابم. آه کدام مجهول ؟ آه کدام محبوب ؟ تو محب خود باش و در پی حل جهل خود ، عرصه عیان یکجا بنامت کنند. بقای بینای بی نهایت.