نوشته های سجاد روشن

دَرسِمان!
سلام خوش آمدید

بگذار تا بجنگند

جمعه, ۳ آبان ۱۴۰۴، ۰۳:۴۴ ب.ظ

باید به قدرتمندان اجازه داد تا بر سر قدرت بجنگند.باید به ظالمان اجازه داد تا بر سر مظلومان بیشتر بجنگد.باید به باورمندان اجازه داد تا بر سر. غلبه‌ی باورشان بجنگند.همه این جنگها باید باشد تا آنان در شکست و پیروزی خویش شاد شوند و بگریند ، آنها را به حال خود رها کن.اجازه بده اخبارگو خبرهایی که مهم میداند را بگوید و اجازه بده سیاستمدار حرفهای خودش را بزند.سیاستمداران بازیگران فیلم اخبارند ، نویسنده هرگز در صحنه حاضر نمیشود.نویسنده اسم هم نمیاید چه رسد به صدا و تصویرش.حالا تو بنشین اخبار ببین و باور کن جهان همین است که اخبار میگوید.نه جان دلم ، اخبار ، همه اش چه اینوری چه اونوری حرفهای از پیش نوشته شده است.رهایش کن ، بگذار بازیشان را کنند. قلمروها؟ بده قلمرو را. بده سرزمین را. اگر لشکر ظلم گمان کرده می‌تواند با گرفتن خاک دلی رل فتح کند بگذار همه‌ی خاک جهان را بگیرد اما دلهای دنیا را همه را به ما دهید. همه را دهند اما همه نیایند ، آنها که میآیند خوش می آیند و خوش میروند و خوشند. از خوشی اینها ، پرچم ها رنگ می‌بازند. مهم نیست کدام نام و کدام رنگ و کدام نشان روی آن پرچم است. هرچه است با نور دلی که رهاست ، رنگ میبازد. حال تو تصور کن شهری را که مردمش همه نهان دلشان یک‌رنگ است اما چون ظالم و لشکرش میآیند ، چه میکنند؟ برایم سوال است ، اگر اینچنین مردم باشند ، کدام ظالم را توانایی آن است که بدیشان وارد شود؟ ظالم خود زهره ندارد ، چون مردمانی که یکدلند ، یکرنگند ، ظلم پذیر نیستند. پس چرا ما ظلم می‌پذیریم ؟ چون مارا در بند کردند ، رها نیستیم ، من از منابع متصل به فلان استفاده میکنم ، اینترنشنال میبینم و نظرم با فلان آقا یکیست و معتقدم و فلان کشور حق دارد به فلانجا حمله کند چون آنها تروریست و لعنتی اند. تو از منابع متصل به بهمان استفاده میکنی و شبکه خبر میبینی و نظرت با حضرت آقا یکیست و معتقدی ما باید فلان بمب را داشته باشیم تا فلان کشور را نابود کنیم تا فلان عقیده شیطانی گسترش نیابد و شر را برکنیم. جالب آن که هر دو طرف رفتاری مشابه دارند. اما آبشخورشان فرق دارد ، همین باعث تضادی ظاهری در عقاید و در نهایت هم چند دستگی و چند رنگی و نیرنگی. نیرنگ در جامعه ، چون فلانی همرنگ من نیست. کم کم هیچکس همرنگ هیچکس نیست و هرکس به یکرنگ است و کم کم مخلوطی از رنگها میشویم که نتیجه مان سیاه است. در آن سیاهی هیچ‌یک دیده نمی‌شویم و هیچ چیز را یارای شستن ما نیست ، مگر آنکه حق نظر به رحمت کند و از دل سیاهیمان سفیدی ای نائل شود که کل آن سیاهی ها را در خود حل کند. تا حق چه خواهد. 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نوشته های سجاد روشن

چیزهایی گاه به گاه و
بی هدف اینجا مینویسم.

پیوندهای روزانه