یک انسان خیلی عادی بودم ، تا اینکه یهو دیدم دلمو ، فکرمو ، انرژیمو ، به مقدار زیاد ، به رایگان ، در اختیار فردی میزاشتم که براش حتی مهم هم نبودم.و توقع داشتم بابت حسی که داشتم ازم قدردانی بشه یا مقبول واقع بشم ، اما حقیقت خیلی بی‌رحم‌تر ازین فانتزی‌های عمل میکنه و انسان ها تحت شرایطی که رشد کردند ، خیلی متفاوت عمل میکنند.البته اینکه ما باهم همدل نیستیم دلیل نمیشه برای اینکه بگم من بدم یا اونا خوبن یا من خوبم و اونا بدن ، بحث بدی و خوبی مطرح نیست ، بحث اینه که برای یک انسانی میای و ارزشهای بالای انسانی خودتو خرج می‌کنی ، ولی در ازاش دریافتی ای که داری ، هیچه.عملا هیچ.که این هیچ ازت چیزی کم میکنه ، بخشی از عزت نفستو انگار هدر دادی و خودتو انگار کوچیک کردی.حقیقت اینه که فردی از ارزشهای والا آگاه میشه و ارزش قایل میشه که برای خودش هم اون مسئله ادراک و فهم شده باشه ، اگه از اون ارزش آگاه نباشه ، از ارزش اون فرد هم آگاه نخواهد بود ، و وقتی انسانی میاد و میبینه ارزشهاش جایی بی ارزش هستند ، اونجاست که به خودش و ارزشهای خودش ممکنه شک بکنه و از چیزهای خوبی پا پس بکشه ، صرفا چون اون چیزهای خوب رو صرف آدمی کرده که چیز خوب حالیش نیست! فردی که به بوی شکمبه عادت کنه توی بازار عطاران بیهوش میشه! ماجرای آدمها هم همینه ، آدمی که به روابط ناسالم و نا امن و به رفتارهای ناسالم خو گرفته باشه ، نمیشه توقع داشت که با صداقت و درستی و محبت کردن بشه به دستش آورد ، نه ، ممکنه با بروز این ارزشهای والا از دستش هم بدی ، در واقع اگه فردی متوجه ارزشمندی شما نیست ، دلیلی نداره بخاطرش پا فشاری کنید ، منطقی باشید ، چشم هاتون رو باز کنید و این‌بار دنبال کسی باشد که حداقل جایگاه ارزشمندیهاش اگه ازت والاتر نیست حداقل شبیه به تو باشه ، اینجوری نه عزت نفس کسی آسیب میبینه و نه خیلی از مشکلات بعد از رابطه بوجود میاد.اینجوری هرچیزی جای خودش قرار میگیره و اینجوری دنیا بهتر کار میکنه.عشق در درونتون جاری باشه ❤️